دوستان عزيزي كه مرتب به اين بلاگ سر ميزنند در جريان باشند كه تا يكماه از دست بنده راحت هستند ، من براي يكماه و براي انجام حج تمتع دارم مي رم عربستان.ما را حلال كنيد
Saturday, November 24, 2007
Monday, November 19, 2007
onlyphotoes
بدليل استقبال بي نظير دوستان از اين وبلاگ و كامنت هاي شفاهي فراواني كه پشت تلفن! ابراز شده و پيامك ! هايي كه ارسال شده در قسمت ستون سمت راست اين ويلاگ يك لينك جديد ايجاد شده كه در زير مجموعه وبلاگ هاي ديگر است به نام:
onlyphotoes
در اين لينك عكس هايي را كه اينور و اونور گرفته ام را گذاشته ام و چون توضيح زيادي در مورد آنها نداشتم( بدون شرح) در اين قسمت قرار گرفته اند.بنابراين به اطلاع دوستان محترم مر رسانم كه براي اينكه پول تلفن شان زياد نشود و يا خداي نكرده حوصله تلفن زدن به بنده را نداشته باشند ، در قسمت هاي مشخص شده به نام كامنت مي توانيد نظرات خود را بگذاريدو هيچ ترس و واهمه اي هم نداشته باشيد. خارج از شوخي چون هدف از ايجاد وبلاگ در اصل راه اندازي يك فتوبلاگ بوده ، بنابراين حتماً به اين لينك سر بزنيد تا خداي نكرده موردي را از دست ندهيد
Saturday, November 17, 2007
در خواب لذتي است كه
روز سه شنبه از تهران برمي گشتم. توي سالن انتظار فرودگاه مهر اباد و روي صندلي جلوي من يك پسربچه خوابش برده بود.از ساعت 6و نيم كه وارد سالن شديم تا ساعت 9 كه پروازمون بعد ازكلي تاخير بالاخره مي خواست راه بيفته و ما وارد سالن ترانزيت شديم ، اين بچه خوابيده بود و تنها تكوني كه خورد اين دو تا حالتش بود كه عوض شد
Friday, November 16, 2007
خاك گل كوزه گران خواهيم شد
فكر مي كنيد كه اين عكس از كجا برداشته شده است؟ اين فقط چند سنگ قبر است كه در سراچه اي ديده مي شوند. مدتهاست كه دوستانشان و پدر و مادرشان و بساري از اطرافياني كه با آنها دمخور بوده اند ديگر به ثري رفته اند. از بچه هايشان هم كه حالا ديگر براي خود اگر زنده مانده باشند پدربزرگ يا مادر بزرگي شده اند كمتر كسي به آنها سر ميزند.البته همگي در زمان خود آدم سرشناسي بوده اند.البته غرض تكدر خاطر شماها عزيزان نبود . فقط مي خواستم توضيح مختصري درباره عكس داده باشم و نظر شما را درباره عكس و حس و حال ايجاد كننده آن بدانم. باقي بقايتان! ء
Sunday, November 11, 2007
شباهت هاي غير قابل ناگزير!
يك مبحث جالب در كاريكاتور كه تازگي بيشتر هم تو چشم ميزنه بحث شباهت هاي ناگزير در كاريكاتور است.من خودم قبول دارم كه اين مساله بسيار زياد اتفاق مي افته و خواهد افتاد و .. تمام صحبت هاي تئوريش را هم شنيده و خوانده ام و از جمله به مرز باريك بين شباهت هاي ناگزير و تقليد هم آگاهم اما مدتي پيش داشتم كتاب چنين گفت زرتشت را مي خواندم كه رسيدم به جمله بسيار بسيار نغز و با معنيي كه نتونستم جلوي خودم را بگيرم و يكي از طرح هاي قديمي علي جهانشاهي را اجراي مجدد كردم و قاب گرفتم زدم توي اتاقم.خدا البته اميدوارم كه اين گناه كبيره را بر من ببخشد كه از روي كار يكي ديگه كپي كرده م ولي نه مي تونستم در برابر چنين طرح و جمله مكملي مقاومت كنم و نه قصد دارم كه اونو جايي به اسم خودم به نمايش بذارم.جمله نيچه هم اين بود:
لذت رمگي كهن تر است از لذت من بودن، و در آنجا كه آرامش وجدان را در رمگي بدانند ، تنها وجدان ناآرام است كه مي گويد من
Thursday, November 8, 2007
مروري پژوهشي بر نقاشي پيشروي ايران در دهه 40-50
در گالري صبا مجموعه بسيار زيبايي از نقاشي هاي نقاشان پيشروي ايران در دهه چهل و پنجاه را به نمايش گذاشته بودند . رفتم و ديدم و بسيار لذت بردم . نقاشي هايي از سهراب سپهري ، ماركو گريگوريان، كاكو(ي شيرازي خودمون) ،عليرضا اسپهبد و ... خيلي هاي ديگه كه حالا جاي اسم نويسي نيست. عكسي ميبينيد كه من در كنار يك لت از هشت لت نقاشي
Subscribe to:
Posts (Atom)